روزنامه اطلاعات روز پنجشنبه گذشته (9/5/1399) یادداشتی را به قلم دکتر محمدعلی فیاضبخش تحت عنوان «پرتغالفروشان» منتشر کرد. جانمایه این یاداشت در باره عارضهای بوده است که شوربختانه فضاهای آموزشی و پژوهشی کشور را فرا گرفته است. عارضه فراگیر و رو به گسترشی که نویسنده در آن یادداشت بدان اشاره کرده، مربوط به اتفاق نشدنی و نادری چون: جعل مدارک علمی و دانشگاهی و پایاننامه فروشی است. نویسنده محترم در فرازی از این یادداشت به صراحت اشاره کرده است که:«سالهاست که فروش پایاننامههای تحصیلی در سطح ارشد و دکتری راحتتر و به مراتب ارزانتر از داروهای اساسی دیابت و سرطان و هپاتیت نه به صورت زیرزمینی، بلکه کاملا در کف خیابانهای بورس این کالا دست بهدست میشوند و جالب آن که خریداران بیسواد این پایاننامهها، از جلسات دفاع با نمرههای بالا سرافراز برون میآیند و در این میانه پرتقالفروش همچنان پنهان و دستنیافتنی باقی میمانند.» شکی نیست آنچه که نویسنده محترم به صراحت در یادداشت خود اشاره کرده است، بخشی از واقعیت غیر قابل انکار کشور ما در حوزههای پژوهشی است.
نویسنده دلیل وجود پرتغالفروشان یا همان جاعلان مسائل علمی دانشگاهی را: مطالبه کار مزدوری استاد از دانشجو آن هم برای ترفیع رتبه دانشگاهی خود، کنکوری کردن علم و سر انجام ثروتاندوزی از طریق دانش ساندویچی دانسته است، اما از پرتغالخرینان (بخوانید بیسوادان) که رابطه آنها با پرتغالفروشان تابعی از روابط عرضه و تقاضاست سخنی به میان نیاورده و اشاره نکرده است که چه اتفاقی در فضاهای آموزشی و پژوهشی کشور افتاده که پرتغالخرینان به سراغ پرتغالفروشان میروند تا از مانع و معضل بزرگی چون پایاننامهنویسی در مسیر حیات تحصیلی خود عبور کنند؟ نیک پیداست که رجوع خریداران پرتغال به پرتغالفروشان برای رفع مشکل علمی معلول شرایطی است که در ساختار نظام آموزشی کشور وجود دارد. وقتی تصمیمگیران و تصمیمسازان یک ساختار نظام آموزشی در راستای نظام تکاثرطلبی و سودجویی مجوز و دایر کردن تاسیس بیقاعده دانشگاههای متعدد با نامهای مختلف در همه شهرهای ایران را صادر میکنند و حتی برای جذب دانشجو میان آنها رقابت صورت میگیرد و نظام جذب دانشجو نیز به روش دیمی و فلهای آن هم با کسب کمترین نمرات و تراز علمی و همین اینک نیز جذب دانشجو در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد و حتی دکترا در برخی پردیسهای دانشگاهی بدون کنکور و بدون سواد زبان انگلیسی صورت میگیرد، شما چرا باید منتظر معجزه علمی باشید و شاهد آن نباشید که پرتغالفروشان و پرتغالخرینان سر از بازار بورس در نیاورند یا اینکه این گونه اتفاقات به شغل رایجی تبدیل نشود؟ از سوی دیگر تا چه میزان اساتید متدولوژی و روششناسی در کلاسهای روش تحقیق، دلسوزانه و از روی انصاف علمی برای آموزش روش تحقیق دانشجویان وقت صرف کردهاند؟ مطالعات و وجود برخی از گزارشات و واقعیات در کلاسهای روش تحقیق دانشگاهها، گویای آن است که اغلب اساتید از تسلط بر دانش روش تحقیق بیبهرهاند و حتی نتوانستهاند در کلاسهای روش تحقیق خود، چگونگی نوشتن بیان مسئله، چگونگی طرح سوالات تحقیق و فرضیهسازی را که قطبنمای یک کار پژوهشی است، به دانشجویان خود بیاموزند. بُعد دیگر سر بر آوردن پرتغالفروشان و پرتغالخرینان در نظام آموزشی، محصول سلیقهگرایی اساتید روش تحقیق در حوزه آموزش روش تحقیق به دانشجویان است و شوربختانه روش آموزش اساتید تحقیق از یک متد و الگوی ثابتی تبعیت نمیکند و هر استادی از زاویه نگرش و برداشت خود بر طبل درستی روش خویش میکوبد.
در سطحی دیگر، بسیاری از اساتید راهنما و مشاور که قرار است راهنمایی و مشاوره پایاننامه دانشجو را به عهده گیرند، به علت کثرت و تعدد پذیرش دانشجو در امر راهنمایی و مشاوره، پاسخگوی دانشجویان در راهنمایی و مشاوره برای نگارش پایاننامه نیستند و کارشان در امر راهنمایی و مشاوره به گیر دادن و ایراد گرفتن خلاصه میشود. از بد حادثه و نیز وجود نظام رابطهگرایی و خویشاوندسالاری در استخدام اساتید متخصص و در کمال تأسف استخدام و راهیابی همان پرتغالخرینان به دانشگاهها، آن هم در کسوت هیأت علمی و البته به عنوان مدرس روش تحقیق سبب شده است که بسیاری از متخصصان و شایستگان یا هم ذیحقان محروم دست رد بر سینهشان بخورد تا فرصت نیابند که نظام آموزشی کشور را از وجود پرتغالفروشان و پرتغالخرینان بری و مبرا سازند. بدیهی است تا زمانی که نظام جذب دانشجو دیمی و فلهای باشد، تا زمانی که رانتجویی و نظام خویشاوندسالاری مبنا و الگوی عمل استخدام در نظام آموزشی کشور باشد و تا زمانی که به جهت زراندوزی و رانتجویی پردیس و موسسات آموزشی غیر انتفاعی بیقاعده و قارچگونه در پایتخت، مراکز استانها، شهرستانها، شهرها و روستاها، سر بر آورند و تا زمانی که رقابت نه برای آموزش اصولی و علمی بلکه رقابت برای پذیرش دانشجو برای گسترش دانش ساندویچی و سودجویی باشد، نباید انتظار پژوهشهای اصیل و معتبر و قابل اتقان و اطمینان را داشت. تا تدبیری برای پایان دادن این معضلات اتخاذ نشود، روابط بازاری پرتغالفروشان و پرتغالخرینان داستان مکرر نظام پژوهشی کشور خواهد بود.