بیداری اسلامی؛ عامل اهمیت بخشیدن به نشست نم
در این فرجه سه ساله بود که دولتمردان آمریکایی تمام توان خود را به کار گرفتند تا از طریق همراه کردن سایر کشورها شدیدترین تحریمهای اقتصادی و سیاسی را علیه ایران اعمال کنند و به زعم خود، در نهایت، جمهوری اسلامی را به انزوا بکشانند.
در این دوران یکی دیگر از مهمترین تحولات بینالمللی وقوع بیداری اسلامی در کشورهای عرب خاورمیانه و شمال آفریقا بود که از تونس کلید خورد و سپس به مصر، لیبی، یمن و بحرین سرایت کرد. به این ترتیب بود که غیر از پادشاه بحرین، سران سایر این کشورها به سرنوشتی شوم چون تبعید، حبس یا مرگ دچار شدند.
رخداد این دو رویداد مهم در کنار یکدیگر بود که موجب شد نشست کشورهای غیر متعهد از چنان اهمیتی برخوردار شود که خبرگزاری رویترز از آن به عنوان «کودتای دیپلماتیک تهران علیه طرح غرب برای انزوای ایران» یاد کند. در واقع، تصدی سه ساله جمهوری اسلامی ایران بر جنبش عدم تعهد بهترین فرصت را برای ارتقای جایگاه بینالمللی کشورمان مقابل تلاشهای آمریکا برای منزوی کردن ایران بر سر برنامه هستهای آن فراهم کرده است.
اگر چه بعضی از تحلیلگران معتقدند این جنبش که در سال 1961 برای مقابله با قدرتهای بزرگ غرب و شرق بنیان گذاشته شد، با پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی سابق، دچار مشکلاتی شده است، اما این رویداد برجسته یک فرصت دیپلماتیک برای تهران فراهم آورده تا تلاشهای آمریکا برای جدا کردن ایران از بقیه جهان را به شکست بکشاند.
در واقع، از 120 کشوری که قرار است در این نشست حضور یابند، 50 کشور در سطح سران شرکت میکنند که شامل 27 رئیس جمهور، 2 پادشاه، 7 نخست وزیر، 9 معاون رئیس جمهور، 2 رئیس مجلس و 5 نماینده ویژه روسای کشورهاست. در میان این افراد نیز حضور بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد و محمد مرسی، رئیس جمهور جدید مصر از حساسیت بسیاری بالایی برخوردار است.
تلاش آمریکا و اسرائیل برای منصرف کردن بان کی مون از سفر به تهران
به دلیل همین اهمیت و حساسیت بود که آمریکا و اسرائیل با تمام توان دیپلماتیک و رسانهای خود وارد عمل شدند تا مانع سفر این دو در اجلاس غیرمتعهدها در تهران شوند.
در همین راستا بود که ابتدا برخی مقامات اسرائیلی در تماس با بان کی مون، نگرانی خود را در این باره با وی در میان گذاشتند و گفتند سفر او به تهران این پیام را که «همه چیز مرتب است»، به ایران منتقل میکند و در نتیجه به تلاشهای بینالمللی بر سر برنامه هستهای ایران آسیب میرساند.
اما زمانی که آنها با بیاعتنایی دبیرکل سازمان ملل با این موضوع روبرو شدند، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، خود مستقیما وارد عمل شد و در تماس تلفنی با بان کی مون مخالفت شدید خود با سفر وی به تهران را اعلام کرد و گفت: «آقای دبیرکل جای شما در تهران نیست.»
همزمان با رژیم صهیونیستی، آمریکاییها نیز از دبیرکل سازمان ملل خواستند به ایران سفر نکند و اگر بر حضور خود در تهران مُصر است، نگرانیهای جامعه جهانی را به ایران یادآوری کند. آنها به همین امر نیز بسنده نکردند و با به راه انداختن جنگ روانی، ایران را برای میزبانی این نشست بینالمللی «نامناسب» خواندند. در همین راستا بود که «ویکتوریا نولاند»، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا با طرح این ادعا که ایران بسیاری از تعهدات بینالمللی خود را نقض کرده، میزبانی آن را برای اجلاس غیرمتعهدها «عجیب» خواند و گفت: « ایران در صدد است از اداره نشست عدم تعهد و حاضران این نشست، برای پیشبرد اهداف خود استفاده کند و این واقعیت را نادیده بگیرد که هنوز نتوانسته به تعهدات خود در قبال شورای امنیت سازمان ملل، آژانس بینالمللی انرژی اتمی و دیگر هیأتهای بینالمللی پایبند باشد، بنابراین صریح باید بگویم فکر نمیکنم ایران شایستگی میزبانی چنین نشستی را داشته باشد.»
دهنکجی مرسی به اسرائیلیها
اما مهمتر از بان کی مون، برای این دو، به ویژه اسرائیل، اعلام موافقت محمد مرسی، رئیس جمهور مصر برای حضور در نشست نم در تهران بود. این موضوع برای آنها از چنان اهمیتی برخوردار بود که روزنامههای اسرائیلی از سفر مرسی به ایران به شدت ابراز نگرانی کردند و حتی تمایل او برای مشارکت در این نشست را «توطئهای» خواندند که باید درباره آن «بیمناک» باشند.
به همین علت بود که تلویزیون اسرائیل در گزارشی اعلام کرد: «سفر رئیس جمهوری مصر به ایران دهن کجی به کلیه کسانی است که از وی خواستهاند به تهران نرود و مهمترین پیامی که از آن میتوان دریافت این است که مصر در دوره محمد مرسی شاهد تغییرات در عرصه روابط بینالملل خواهد شد.»
روزنامه «یدیعوت آحارونوت» نیز در این باره نوشت: «این سفر به مثابه زنگ خطری است که باید از آن بیمناک بود به ویژه که با تمایل اخوان المسلمین برای بهبود روابط با تهران همراه است. نزدیکی مصر با ایران و بهبود روابط اخوان المسملون در نهایت به زیان اسرائیل است.»
البته این فقط دیدگاه اسرائیلیها نیست. «میشل هاگز»، استراتژیست مسائل خارجی در موسسه «ائتلاف استراتژیهای جهان نو» اخیرا در گفتوگو با پایگاه خبری «راشاتودی» از طرح محمد مرسی برای برقراری رابطه با ایران و چین و دوری از غرب سخن گفت و افزود: اخوان المسلمون به دنبال آن است که به آرامی از غرب به ویژه آمریکا فاصله بگیرد و از طریق برقراری رابطه با چین و ایران، در پیوندهای منطقهای خود تعادل ایجاد کند.
به گفته وی، حتی احتمال دارد در صورت برقراری و تقویت روابط ایران و مصر، قاهره از نفوذ خود برای تحت فشار قرار دادن اسرائیل برای متوقف کردن تهدیدهای خود علیه ایران استفاده کند.
میشل هاگز تاکید کرد: اگر مصر، ایران را به عنوان شریک خود بپذیرد، لازم نیست به آمریکا یا اسرائیل وابسته باشد و میتواند در کشورهای پادشاهی خلیج فارس تعادل برقرار کند. مرسی فرد نابغهای است که نقشههای در ذهن خود دارد البته ما نمیدانیم این طرحها چیست. با این حال فکر میکنم، ایران و مصر قصد دارند (با کمک یکدیگر) عربستان سعودی و اسرائیل را خنثی کنند.