در ایران کنترل جمعیت و تنظیم خانواده به صورت پراکنده در سال 1337 شروع شد و از سال 1348 به صورت متمرکز ادامه یافت.
به گزارش صبح تهران به نقل از راه مردم ، در همین سال در وزارت بهداری «واحد بهداشت و تنظیم خانواده» استقرار یافت تا جمعیت را کنترل کند. در سالهای بعد واحد مزبور به نام «واحد جمعیت و تنظیم خانواده» معروف شد. پس از اجرای برنامههای تجربی محدود و پراکنده از جانب مراجع مختلف، در مدت چند سال، این واحد تحت عنوان «سازمان تنظیم خانواده» شهرت یافت و به این طریق، ایران به جمع کشورهای عامل به تحدید موالید پیوست، در آن زمان نرخ رشد به طور متوسط سالانه 1/3 درصد بود که با اجرای سیاستهای«فرزند کمتر، زندگی بهتر» در دهه 1355 - 1345 فقط با اندکی کاهش به 7/2 درصد رسید. پس از پیروزی انقلاب این سیاستها از سوی برخی دستاندرکاران به دلایل مختلفی مانند جنگ تحمیلی و میل روانی به داشتن فرزند بیشتر در زمان جنگ تعطیل شد، اما مرحله دوم سیاستهای تحدید موالید و برنامههای تنظیم خانواده در ایران، از سال 1368 (پس از جنگ تحمیلی ایران و عراق) اتخاذ و به اجرا گذاشته شد. اکنون اما با کاهش جمعیت جوان کشور، ایران تصمیم به افزایش جمعیت گرفته است. در حالی که سه میلیون زوج نابارور در کشور داریم، بسیاری از زوجها دست به سقط جنین زده و این با استراتژی این روزهای کشور در تضاد است. بنا به آمارهای جدید بالغ بر 220 هزار سقط در سال صورت میگیرد که از این بین فقط 7000 مورد از مسیر قانونی انجام میشود. اما چرا این اتفاق میافتد و چرا باید جمعیت کشور افزایش پیدا کند؟
مشکلات فرزندآوری تداخل فرزندآوری و مسائل اقتصادی
ارتقا، پویایی، بالندگی و جوانی جمعیت با افزایش نرخ باروری به بیش از سطح جانشینی، از مهمترین سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در موضوع جمعیت است. سیاستمداران جمعیتی و بهداشت جهانی میگویند، زمانی که میزان جمعیت در کشوری به حد زیر جایگزینی رسید، در بعد سلامت، تهدیدی برای آن جمعیت به حساب میآید و کشورها تلاش میکنند که این اتفاق نیفتد. تداخل فرزندآوری و مسائل اقتصادی؛ دو دلیل عمده سقط است که در این میان میزان تداخل فرزندآوری 80 درصد و مسائل اقتصادی 20 درصد است. تخمین زده میشود که 90 هزار نفر در کشور آلوده به ویروس ایدز باشند که از این میان حدود دو درصد جامعه مبتلا به هپاتیت B هستند. از سویی در طول شبانهروز هشت تن بر اثر اعتیاد جان خود را از دست میدهند و بیشترین افراد مبتلا به اعتیاد در سنین کمتر از 35 سالگی قرار دارند. 91 درصد نگرانیهای والدین برای فرزندانشان مربوط به اعتیاد مواد مخدر است. 50 درصد علت طلاقها را نیز اعتیاد شامل میشود. ازدواج سالم و تشکیل خانواده، افزایش آگاهی جامعه درباره اهمیت فرزندآوری سالم، پیشگیری از بارداریهای پرخطر و سقط، تامین مراقبتهای کیفی دوران بارداری و جلوگیری از مرگ مادر و نوزاد از مهمترین رویکردهای در دست اقدام مسئولان وزارت بهداشت است. این است که موارد ذکر شده مهمترین موانع فرزندآوری شناخته شده است.
در سال 1369 شورایی با عنوان شورای «تحدید موالید» با تصویب دولت و به ریاست وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکیل شد و در سال 1370 با ایجاد اداره کل «جمعیت و تنظیم خانواده» برنامههای جمعیتی گسترش یافت و در تاریخ 26 اردیبهشت 1372 قانون تنظیم خانواده مشتمل بر 4 ماده و 2 تبصره در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و در2 خرداد 1372 به تایید شورای نگهبان رسید. براساس این قانون کلیه امتیازات متعلق به فرزندان بعد از سوم، حذف و محدودیتهایی برای کثرت اولاد در نظر گرفته شد. در ادامه تصویب این قانون، ابعاد جدیدی در حوزه بهداشت باروری و کاهش مرگ و میر مادران و کودکان مورد توجه قرار گرفت چراکه به گفته متخصصان حوزه درمان، برنامههای تنظیم خانواده و جمعیت، منحصر به کنترل باروری در زنان نیست و ابعاد مهمتری نظیر جنبههای بهداشتی، اجتماعی، اقتصادی، حقوقی، روانی و غیره را نیز شامل میشود یکی از اهداف برنامههای تنظیم خانواده، توانمندسازی خانوادهها برای تصمیمگیری آزادانه، آگاهانه و مسوولانه به منظور تعداد و فاصلهگذاری بین فرزندانشان است. افزایش آگاهی جامعه از تاثیر بارداریهای ناخواسته و پرخطر بر سلامت مادر و کودک، موجب بهبود سلامت خانواده و در نهایت جامعه میشود. به تدریج برنامه کاهش مرگ و میر مادران در حین بارداری در وزارتخانه های بهداشت در دوره های گوناگون برنامه ریزی شد به طوری که کشور ما نسبت مرگ مادران ناشی از بارداری و زایمان از 91 مرگ در 100 هزار تولد زنده در سال 1366 به 4/37 مرگ مادر در 100 هزار تولد زنده در سال 1375 کاهش یافته است. اطلاعات سال 1384 کاهش بیشتر این نسبت را تا 6/24 مرگ مادر در 100هزار تولد زنده نشان میدهد. حدود همین فاصله زمانی پوشش روشهای مطمئن پیشگیری از بارداری از 5/27درصد در سال 1368 به 60 درصد در سال 1384 افزایش یافته است. این میزانها میتواند نشان دهند که در ایران نیز مانند دیگر کشورهای جهان شاید بتوان تنظیم خانواده را به عنوان یکی از مهم ترین دلایل برای کاهش مرگ و میر مادران جامعه در نظر گرفت. در حال حاضر جوانی جمعیت (بالای ۴۰درصد، جمعیت صفر تا ۱۴سال) که از ویژگیهای کشورهای در حال توسعه است، در این کشورها در حال کاهش است. جمعیت ایران همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه بهدنبال کاهش مداوم و مستمر باروری و افزایش امید زندگی، تغییرات اساسی و مهمی را در ساختار سنی خود تجربه میکند که این تغییرات دارای ملاحظات اقتصادی، اجتماعی مهمی از نظر سیاستگذاری اقتصادی و اجتماعی است. طی دهه اخیر، جمعیت واقع در سنین زیر 15 سالرو به کاهش است و در مقابل تعداد جمعیت جوان و در سن کار رو به افزایش نهاده است، همچنین سرعت سالخوردگی جمعیت با آهنگی آرام رو به افزایش است، جمعیتشناسان از این تغییرات و تحولات ساختار سنی تحت عنوان «گذار سنی» یاد میکنند. در حال حاضر جوانی جمعیت (بالای 40درصد، جمعیت صفر تا 14سال) که از ویژگیهای کشورهای در حال توسعه است، در این کشورها در حال کاهش است. در ایران این شاخص در سال 1975 برابر 44درصد و از سال 2025 به زیر 20درصد کاهش مییابد. در مقابل آن جمعیت بالای 65سال در حال افزایش است بهطوری که در سال 2050 به بالای 20 درصد میرسد. کشورهای توسعهیافته آلمان، انگلستان، ژاپن و فرانسه و کشور در حال توسعه کره از سال 2025 بالای 20درصد از جمعیت آنها وارد 65سالگی به بالا میشوند و این وضعیت برای کشورهای در حال توسعه ایران و ترکیه از سال 2050 و کشور پاکستان در سال 2100 مشاهده میشود. یکی از تصمیمهای دهه هفتاد که اینک کشورمان شاهد آثار زیانبار آن است، اجرای سیاستهای کاهش رشد جمعیت به بهانه تنظیم خانواده بود.
پیری جمعیت مساوی با کاهش تولید
واحد آمار و اطلاعات سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) در آخرین آمار خود که چندین سال پیش منتشر کرده، رشد جمعیت ایران را در سال 2005 کمتر از یک درصد یعنی 86/0 درصد تخمین زده بود که بر اساس آن گزارش، جمعیت ایران تا پایان ماه ژوئن سال 2005 به 68 میلیون و 17 هزار و 860 نفر میرسید. بر اساس این گزارش، نرخ رشد جمعیت ایران در سال 2005، کمتر از یک درصد و معادل 0/86 درصد میشد و نرخ رشد جمعیت ایران نسبت به سایر کشورهای خاورمیانه پایینتر و به نرخ رشد کشورهای پیشرفته نزدیک میشود. زنان ایرانی با دارا بودن 1.87 فرزند در مکان 144ام جدول جهانی قرار میگیرند، این در حالی است که اسرائیل با رتبه 75، آفریقای جنوبی 97، برزیل 106، ترکیه 110، فرانسه 118، آمریکا 122، انگلیس 137 در مکانهای بالاتر از ایران قرار دارند. گزارش سازمان آمار ایران در سال 90 نیز چندان فاصلهای با این آمار ندارد! رشد جمعیت ایران براساس نتایج سرشماری سال 1390 به 1.3 درصد رسیده که به میانگین رشد جمعیت جهان در سال 2011 میلادی به میزان 1.2 درصد، نزدیک شده است. مرکز آمار ایران در نتایج سرشماری سال 90 جمعیت کشور را حدود 75 میلیون نفر اعلام کرده است. در صورتی که رشد جمعیت به میزان 1.3 درصد طی پنج سال آینده باقی بماند، جمعیت کشور در سال 1395 به اندکی بیش از 80 میلیون نفر میرسد. به عبارتی، به جمعیت کشور سالانه حدود یک میلیون نفر افزوده میشود. با همین روند رشد پایین جمعیتی که سازمان ملل متحد در سال 2010 منتشر کرده است، اگر ایران به همین صورت به ادامه جایگزینی جمعیتی بپردازد و برنامهای برای تعادل آن نداشته باشد، در 80 سال آینده جمعیت 31 میلیونی را تجربه خواهد کرد که 47 درصد آن را افراد سالمند بالای 60 سال در برمیگیرد؛ این درحالی است که در خاورمیانه، کشورهای عربستان و قطر دارای بیشترین رشد جمعیتی در میان سایر کشورهای منطقه هستند. ایران در حال حاضر نیز جزو 10 کشوری است که به سرعت به سمت کهنسالی در حال حرکت هستند و در جایگاه ششمین کشور جهان قرار دارد که افراد آن به سن پیری میرسند و در بیست سال آینده وارد فاز اول سالمندی جمعیتی خواهد شد و در ده سال آتی نیز فاز دوم سالمندی را تجربه خواهد کرد. به موازات پیر شدن جمعیت و کاهش میزان رشد جمعیت، تولید نیز در کشور کاهش مییابد. در سالهایی که جمعیت ایران 27 میلیون بود، از نظر مواد غذایی حتی گندم و میوه جات نیاز مبرم به واردات گسترده وجود داشت ولی امروزه با جمعیت 75 میلیونی، علاوه بر تامین مایحتاج خود، در بسیاری از موارد جزو کشورهای صادرکننده هستیم. افزون بر این، با کاهش رشد جمعیت و پیر شدن جمعیت کشور، هزینه های سنگین بیمه و طرحهای حمایتی دولت برای بازنشستگان کمرشکن خواهد شد. واردات نیروی کار هم موجب خروج ارز خواهد شد و در نتیجه بحران اقتصادی کشور را فرا خواهد گرفت.