پایگاه خبری تحلیلی صبح تهران | sobheterhan.com

پنجشنبه ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 28
كدخبر: ۴۹۱۶۷
تاريخ انتشار: ۰۷ مهر ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۵
print نسخه چاپي
send ارسال به دوستان
واعظ‌زاده، حسام‌الدین -


 براساس سفارش حضرت علی (ع) "العلم سلطان"، یعنی علم، قدرت، اقتدار، برتری و آقایی است.

این سخن ارزشمند در ادامه، بلافاصله بر مزیت و جنبه کاربردی علم تاکید دارد: "من وجده صال و من لم یجده صیل علیه"، هر انسان و گروه و ملتی این قدرت را بدست آورد، قادر است با استفاده از قدرت چند وجهی که علم تولید می کند بر دیگران تسلط و برتری داشته باشد و در آنها احساس نیاز و وابستگی به خود ایجاد نماید، همچون: قدرت معنوی، قدرت اقتصادی، قدرت صنعتی، قدرت فرهنگی و قدرت سیاسی. البته، منظور سلطه و استعمارطلبی به معنای مرسوم امروزی نیست.

اما در صورتی که کسی بدنبال کسب علم و دانش نرود، دیگرانی که دارای این قدرت علمی هستند، بر او کنترل و نفوذ خواهند داشت. براستی این همه سفارش در اسلام هست، در هیچ یک از ادیان دیگر چنین سفارش های صریح و کاربردی دیده نمی شود. بدون شک، قدرت علم بستگی بر جنبه کاربردی بودن آن و توانایی در حل مسئله و مسائل جامعه دارد.

وقتی دولت نهم و دهم به بهانه توسعه علم، بدنبال اغراض، کشمکش ها و لجاجت های سیاسی با دانشگاه آزاد اسلامی است، به وفور دانشگاه پولی دولتی و غیر دولتی تاسیس و بدون برنامه ریزی برای آینده شغلی فارغ التحصیلان خود اقدام می کند، معلوم است برای تبدیل علم به قدرت و افزایش توانایی های فنی و اقتصادی کشور در سطح ملی و بین المللی، مجالی وجود نخواهد داشت، علم بی ارزش و کم مایه می شود، و حرمت و منزلت دانشگاه با هزاران صندلی خالی تضعیف می گردد.
متاسفانه برخی، اگرچه اسما ً عضو رسمی و مدرس دانشگاه هستند ولی دغدغه آنها در جای دیگری است. دانشگاه به معلمان علاقه مند و تولیدگر نیاز دارد و نه به سیاهی لشگر.

آن فردی که اتفاقی و نه از روی انگیزه و علاقه وارد عرصه علم شده است، به سختی می تواند بدنبال علم کاربردی و تبدیل علم به قدرت و ثروت باشد. این افراد، اصولا بلد هم نیستند علم کاربردی تولید کنند، ارتشی هستند که نمی دانند از اسلحه خود چگونه برای دفاع از میهن و عزت و سربلندی سرزمینشان استفاده نماید.

این موضوع در واقع، به تضعیف علم منجر می شود. وقتی افرادی از رانت های سیاسی استفاده کرده و بدون رقابت با متقاضیان دیگر وارد عرصه علم می شوند و سپس بر مرکب استادی این کشور می نشینند، معلوم است از "علم حداقلی" آنان و محصور " به آنچه فقط در ابتدا اخذ شده" همراه با بازیگری سیاسی و کتمان درون واقعی خود "قدرت علمی" تولید نمی شود.

در تاریخ ایران و اسلام، بزرگان و عالمان برجسته زیادی هستند، ضروری است سرگذشت آنها را بخوانیم و ببیینم چگونه به مدارج علمی بالا رسیدند. آنها در ابتدا نه وزیر بودند، نه مسئول دفتر وزیر، نه وکیل مجلس، و نه بورسیه سفارشی داشتند، بلکه به علت استعداد فردی و تربیت درست خانوادگی به سوی کسب علم رفتند و با سختی های بسیار به قله های علم و دانش رسیدند، آنها در این مسیر، به علت عدم وجود خرد جمعی در جامعه و میان رهبران آن، و نیز عدم تکریم مقام علم و عالم، مجبور به ترک وطن شدند، یا بر سر ایستادگی بر اجتهاد و اندیشه های محکم و والای علمی خود، راه به زندان و تبعید بردند، از خانواده خود دور افتادند، و حتی جان خویش را از دست دادند، اما در عوض، از علم، قدرت و عظمت خیرکننده ای ساختند که هنوز بعد از صدها سال، میلیون ها نفر بدنبال کسب آن علوم هستند. اکثریت قریب به اتفاق همه بزرگان علم و اندیشه چنین بوده اند.

بدون شک چنین افرادی می توانند به سخن گهربار مولی الموحدین علی علیه السلام، جامه عمل بپوشانند و "العلم سلطان" را به قدرت معنوی و ابزاری تبدیل کنند.

send بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
Bookmark and Share
* نام:
ايميل:
* نظر: