نادره ادامه داد: این گونه بود که آلوده مواد شدم و محسن هم با وسوسههای هایده به خلوتی او رفت در چشم برهم زدنی آواره خیابانها شدم و حالا نه میدانم محسن و بچه ام کجاست و نه میدانم قرار است چه بلایی سرم بیاید.
بنابه این گزارش؛ وقتی دادیار دستور داد تا خانواده نادره شناسایی شوند مشخص شد شوهرش و بچه اش بارها در جست و جوی او هستند.
محسن وقتی در برابر دادیار قرار گرفت گفت: هایده زندگی مان را نابود کرد. او دنبال من بود، اما من نادره را دوست داشتم و هیچگاه با هایده رابطهای نگرفتم، اما نادره در توهم شیشه تصور میکرد من و دوستش رابطه داریم و با همین تصورات از خانه فرار کرد و من تا امروز در جست و جویش بودم، چون دوستش دارم.
این گزارش حاکی است؛ با دستور دادیار نادره به کمپ انتقال یافت تا بعد از درمان به نزد شوهر و بچه اش بازگردانده شود.