پایگاه خبری تحلیلی صبح تهران | sobheterhan.com

جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 03
كدخبر: ۳۸۷۶۸
تاريخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۸
print نسخه چاپي
send ارسال به دوستان
بعضی از ماها وقتی رمان می خوانیم، تاریخ را ورق می زنیم و با نظریات کلاسیک و مدرن کلنجار می رویم، مسأله مان فقط آن کتاب که در دستانمان است، نیست. تازه وقتی کتاب تمام می شود ،«کتاب » برایمان آغاز می شود.
خیلی از ماها کتاب نمی خوانیم و اگر کتاب بخوانیم، کتاب خوب گیرمان نمی آید و اگر کتابی به دست بگیریم هنوز به یک سوم نرسیده رهایش می کنیم میان زمین و آسمان تا شاید یک روز سراغش رفتیم!

بعضی از ماها وقتی کتاب می خوانیم فقط کتاب می خوانیم و اگر رمانی را به پایان ببریم به سختی می توانیم چند خط درباره اش بنویسیم.

بعضی از ماها وقتی کتابی را به دست می گیریم و ورق می زنیم دوست داریم هر روز و در میان هر فرصتی با چشمهایمان روی صورت معشوقه مان بوسه ای بزنیم تا به پایانش برسیم و روز بعد صنمی نو!

بعضی از ماها وقتی رمان می خوانیم، تاریخ را ورق می زنیم و با نظریات کلاسیک و مدرن کلنجار می رویم، مسأله مان فقط آن کتاب که در دستانمان است، نیست. تازه وقتی کتاب تمام می شود ،«کتاب » برایمان آغاز می شود. مسأله پشت مسأله و سؤال پشت سئوال توی ذهنمان رژه می روند. چیزهایی که برای «خیلی ها» تفنن بوده برای ما مسأله می شود. دیالوگ هایی از یک رمان که برای «خیلی ها» فقط حرف بوده، برای ما مسأله می شود و مثل موریانه مغزمان را می خورد. می خواهیم از این جملات به آنچه آنها را ساخته و پرداخته برسیم. می خواهیم به جهان بینی و آن اکسیری که جملات را در هم قلاب کرده و نویسنده اش ما را به بند کشیده پی ببریم. می خواهیم بدانیم چه بر سر نویسنده آن سطور آمده که چنین اثری خلق شده است.

اگر شما جزو این «بعضی ها» هستید تک نگاری داستایفسکی به دردتان می خورد.

شاید در نگاه اول، این کتاب یک تک نگاری فوری با درنگی کوتاه به نظر آید ولی اگر می خواهید با بخشی از زمان و زمانه ای که داستایفسکی را ساخته آشنا شوید این کتاب را از دست ندهید. اگر برایتان مهم است که چرا «جنایت و مکافات حول محور "اخلاق"، ابله بر اساس ایده ی "جنون"، تسخیرشدگان بر پایه چیستی مفهوم"سیاست و انقلاب" و بالاخره برادران کارامازوف بر گرد مفهوم"مذهب" و پرسش"امکان وجود خدا" شکل می گیرد...» کتاب «داستایفسکی قصه گوی مصائب بی خدایی» بخوانید.

درباره مصائب بی خدایی


کتاب ِ «داستایفسکی قصه گوی مصائب بی خدایی» شرح زندگی «فئودور میخائیلوویچ داستایفسکی» (1821ـ1881م) است که در دو بخش خوانش روزگار و خوانش آثار نوشته شده است. در بخش اول زندگی شخصی، فراز و فرودهای زندگی اجتماعی و سیاسی و تاثیر تحولات زمانه بر آثارش به رشته تحریر در آمده است. در بخش دوم چهار رمان اصلی اش با نگاه دقیق معرفت شناسانه شرح و سنگ بنای جهان فکری و فلسفی خاص داستایفسکی و دغدغه های انسانی اش در خصوص اخلاق، ذات نیک و بد، ایمان و گناه تفسیر شده ودرون مایه اصلی آثار داستایفسکی که تاکید بر تضاد و دوگانگی و عدم تساوی اخلاقی در جامعه انسانی است با نگاه تیزبین نویسنده و تأکیدش بر نوع پردازش شخصیت های رمان ها و سیر تحول افکار و عقاید ادیب بزرگ روسی به خوبی بررسی شده است.

در بخش خوانش آثار با تحلیل موضوعی شخصیت های رمان های پنج گانه داستایفسکی نبوغ بی نظیر وی و نظم و ترتیب منطقی اندیشه هایش را بازگو می شود که چگونه داستایفسکی با درون کاوی های عمیق فلسفی، ذات نیک و بد انسان را در آثارش نمایان و در عین حال نوعی علم اخلاق و شکل خاصی از رمان با توصیفات و تخیلات خاص خود ارائه می کند.

رستگاری ضمن مرور جنایت و مکافات در جمله ای به چکیده اخلاقی این رمان می پردازد: «فرا رفتن از اخلاق مساوی است با فراتر رفتن از انسان، و فراتر رفتن از انسانیت،به معنی خدا شدن است. اما و هزار اما...انسان تاب و تحمل خدا شدن را ندارد،زیرا فرا انسان شدن به معنای انکار خداست و انکار خدا به معنای انکار انسان بودن خویش».

فصل آخر کتاب با عنوان «فقدان ایمان،بی نظمی مذهبی و حضور شیطان» به بررسی رمان برادران کارامازوف پرداخته است. داستایفسکی در ایامی که با از دست دادن دومین فرزندش روزگارش تلخ بود ، این رمان که بزرگترین اثر او و یکی از شاهکارهای بزرگ ادبیات جهان است را نوشت؛ شاهكاري كه فیودور 45 ساله را به شهرتي عجيب رساند. «تمامی اندیشه هایی که در تمام عمر ،ذهن و روح داستایفسکی را به خود مشغول داشته و در آثار پیشین خود پرداخته بود ،به گونه ای کامل تر و پخته تر در این اثر امکان بروز و ظهور یافت». در اینجا درونمایه اصلی رمان را گناه پدرکشی و انکار خدا دانسته و سیر تحول روحی قهرمان و شخصیت های رمان را به زیبایی و با استناد به عقاید مسیح شرح داده می شود.

داستایفسکی یکی از بزرگترین نویسنده‌های جهان به شمار می‌آید. نویسنده روس تباری که لطافت و شقاوت روسی در آثار او موج می زند و نشسته بر دروازه آسیا و اروپا و در گذار ورود انسان به «جهان نو» است. دانستن آنچه داستایفسکی را ساخت و او را خالق ابله، جنایت و مکافات، تسخیر شدگان، قمارباز، همیشه شوهر، شبهای روشن، جوان خام و ... کرد در فهم آنچه او می خواست بگوید و شناخت خودمان در این زمانه موثر است؛ آنچه در این کتاب دیباچه ای برای نگاه ِدیگر کردن به شما عرضه می کند.
پارسینه
send بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
Bookmark and Share
* نام:
ايميل:
* نظر: